۱۳۹۸ مرداد ۱, سه‌شنبه

ناگاه خ

ناگاه خنگ شدم آنچنان که پنداشتم
خنگ‌ام
جفتک‌زنان
از سوار‌م سبک 
محو هاله شتاب

درد زمین بود که هشیار‌م کرد
با اینهمه پس آن وحشی که غبار خود شد
کی بود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

هزاره‌ها ا

هزاره‌ها از کجا به جا از کی‌ به اکنون رفتم هر بار همهِ جایگاه از  یادم رفت آمد یادم همهِ هزاره‌ها اینجا