به افروز کاظمزاده
چه دادی!
چه ستدی!
چه داد وستد پایاپایی!
تیپا در برابر تیپا
پا در برابر پا
حکومت ساطور پاستوریزه بر حرکت ناپاک
پاییز دمپاییهای جفتی دو پاپاسی
پادپارادوکس پاره ی پارمنیدس در دو راهی حقیقت و گمان
صلیب نشسته بر راه تیپا خورده
پاداش حرکت اسپارتاکوسهای شکسته
دفیله ی بی پایانپایپاسداران خوشتیپا در خیابانهای پاسدار سکونت
برای پایینآوردن بالای آبی
برای بالا آوردن پایین زرد
برای پایمالیدن ابربال پرکنده
برای پا به پا کردن پایانهای بی تاریخ
برای درجای تکرارهای پارینه پا زیر پالانهای نونما
برای برپای دارها به احترام ورود انقراض
و برای جنبش بی جان پاهای آویزان از جاذبه ی معطل
جاذبه ی آویزان
غبار خاطره ی سیب
روی اسکلت نیوتن
بپا! بپا! بپا!
اینجا پایان سر
اینجا پایان پاست
اینجا سر میبرند
اینجا پا میبرند
اینجا کله میخورند
اینجا پاچه میخورند
و اینجا طبیب چهارم کلینیک ژوراسیک
پارک میکند ماشین شفایش را
میان تقتق عصاهای هزارپایان بزرگ بریده
با چهار هزار پای عاریه
می دود میدود میافتد
از پاشنه ی مرگ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر