۱۳۹۰ آذر ۲۹, سه‌شنبه

لغزیدن



الاهه دراگ: بیتا خجسته

همیشه لیز نیست
لحظه‌ای که از آن می‌‌خوری
در جاده زدم عمر‌ی
بر پوست موزه
رسیدم به نگاه نقاش
لغزیدم


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...