۱۳۸۹ اسفند ۳, سه‌شنبه

زبان ات را درآورده بگو‌ها : رضا رشیدپور




کرکسی پرید
از سر لاشه‌ای تهی
پنج کیلو
از وزن زمین
کم شد
شاهینی نشست
خاست
با خرگوش سوراخی
در چنگ ها
فشار خون خاک
پایین شش ریخت

نبض طبیعت را می‌‌گیرم
انگشتان ام
نی‌ نهان می‌‌زنند




پرزیدنت حسین شرنگ

۵ نظر:

  1. سلام رضا جان،

    یعنی‌ تو شعری را که ماه‌ها پیش به تو هدیه کردم به یاد نمی‌‌آوری؟

    هر چند حق داری، چون آن روزها آمدم آن را برایت بفرستم، اکاونت ات بسته بود.

    من فقط یک رضا رشیدپور می‌‌شناسم، و آن هم تو هستی‌.

    به باقی‌ شعرها نگاه کن. من اسم کسی‌ را که شعر به او هدیه شده را بالای شعر می‌‌گذرم. خوش است حتا اگر کسی‌ فکر کند شعر را آن کس گفته.

    اصل، مهر است.

    عجیب است که سنخ سخن مرا نشناختی.

    مگر امکان دارد من شعر کسی‌ دیگر، آن هم یک آدم بدنام را به بلاگ تازه باز شده‌ام وارد کنم؟

    فدای تو.

    پرزیدنت حسین شرنگ
    در پاسخ نامه ی دوست من، رضا رشیدپور، که فکر کرده بود این شعر را کسی‌ به نام رضا رشیدپور، مجری صدا و سیما گفته.

    پاسخحذف
  2. حسین جانم سلام،
    دهان زمین کجاست؟ و کی باز میشود.از بس که شرمسارم. میخواهم فقط زمین دهن باز کند. همانطور که گفتی هدیۀ گرانبهایت را ندیده بودم چون مدتی آنلاین نمیشدم. و امروز که این شعر را با اسم خودم جلو یش دیدم و لینکش را هم برای من فرستاده بودی تصورم بران شد که یک تشابه اسمی دوباره اشتباهی را دامن زده زیرا مدتها ای مایل این هم نام من به اشتباهی برای من می آمد.این شعری که به من هدیه کردی بهترین دریافتی است که در تمام طول تاریخ نفس کشیدنم داشته ام. هزار ماچ آبدار فدای گونه ات.

    پاسخحذف
  3. ها‌ها ها‌ها ها‌ها ها........همین اتفاق ها، به شعر افق دیگر می‌‌دهد. گل به رویت! آن مجری بد صدای سیما باید خجالت بکشد. هر چند از او هم در این میان،با تشبه به اسم تو موقتاً رفع شبهه می‌‌شود.خوشحال‌ام که در نهایت دانستی که این شعر پیشکش است، خوشحالی تو هم شادی مرا دو چندان کرد.روزی که من این شعر را نوشتم، از پیش دکترم بر گشته بودم. برای کنترل کلسترول نو ظهورم، یک رژیم سه ماهه گرفته بودم. نتیجه همچنان کلسترول بالا بود به علاوه ی قوز بالا تر: چند تن وزن کاسته و فشار خون به شدت پایین آمده.به خانه که رسیدم این شعر را نوشتم، و همه ی آن بلاها را به زمین نسبت دادم.می‌ بینی‌! این سؤ تفاهم باعث شد، "شان نزول" شعر را هم بگویم. فدای تو دوست با صفا!

    پاسخحذف
  4. سلام حسین جان،
    در مورد کلسترول خون باید به گویم علاوه بر پایین اوردن مصرف فراورده های حیوانی چرب. بهترین کاری که میتوانی بکنی مصرف روزی دوقاشق چای خوری روغن تخم کتان میباشد. که فکر کنم به انگلیسی linseed oil بشود.نکته قابل توجه اینکه هنگام خریداری حتمن دقت کنی که شش ماه اعتبار داشته و در بطری تیره رنگ پرشده باشد. نور خواص انرا از بین میبرد. روزی دو قاشق را باید مرتب بدون اضافه کردن به چیز دیگری مثل شربت بخوری. بعد از سه ماه خواهی دید که تمام بالا پایین های چربی تنظیم میگردد. ببین کار شعر گفتن تو مرا به نسخه پیجیدن وا داشت.
    مواظب خودت باش به امید بهبودی کامل.

    پاسخحذف
  5. سلام رضا‌ی مهربان،

    الان دارم قرص می‌‌خورم. به زودی این روغن را هم به رژیم‌ام می‌‌افزایم.

    پنجاه و یک سالگی هم از آن سن هاست. تن، جوری دیگر خودش را به رخ می‌‌کشد.

    فدای تو برای مهر و توجه ات.

    پرزیدنت.

    پاسخحذف

دیو شدم د

    دیو شدم دیو که دیوانه نگردم رودِ دد و دیو‌چه را خانه نگردم خیره شدم خیره که آیینه ببیند چهرهِ بیگانه و باگانه نگردم محو شدم محوِ تو و بو...