چیری ویری ویری...ویری
پرنده گفت
به من چه که آسمان تعطیل است
من در آوازم میپرم
سایه ی صدایم
هفته ی آسمان میشود
آسمان
یک آسمان
دو آسمان
ویری چیری ری ری...ری
پرنده گفت
گنده تر از منقارت جیک نزن
زمین توی سنگدان من است
آسمان از ترس من گم شده توی ستارهها دنبال سوراخ
من همه چیز را میخورم
خورشید را
ماه را
پرنده گفت
چی ویری وی ویررررررررررر
ای تیر به بال خورده ارواح هذیانگو
ما قرنها پیش از گرسنگی مرده ایم
نژاد ورورویمان ورافتاده
من ساکن شاعری ناشی ام
دارم آوازهای ورپریده مان را در سرانگشتاناش احضار میکنم
ویری چیری
چیری ری ری... ری
چیرررررررررررررررررر
پرنده گفت
من روح نژادم را خورده ام
این هم مدرک اش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر